کتابهایی که حضرت آقا پس از مطالعه آنها یادداشتی به روی آنها نوشته اند و یا در مورد آنها صحبتی بیان فرموده اند؛ قطعا خواندنی و قابل توصیه هستند. در ادامه مشخصاتاین کتابها برای اطلاع هرچه بیشتر آمده است...
1- پا به پای باران (نویسنده:مرتضی سرهنگی،هدایت الله بهبودی)
این هردو نوشته،گویا،پرسوز،دردمندانه و هنرمندانه است.دست این عزیزان درد نکند که درد دل غریبانه یک شهر، بلکه یک ملت را چنین پرمهر و دلسوز،روایت می کنند.تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوان ها و پدر و مادرهای مقاوم آن را که این دل ها و وجدان های بیدار و حق جو و حق گو را نیز ستایش خواهد کرد که نگذاشتند قصه جهادی به آن عظمت در لا به لای یاوه گویی ها و هرزه گرایی های زمانه گم شود.سوم رمضان
2- خاک های نرم کوشک(نویسنده:سعید عاکف)
((من توصیه می کنم و واقعا دوست می دارم شماها بخوانید من می ترسم این کتاب ها اصلا دست شماها نرسد.اسم این کتاب خاک های نرم کوشک است قشنگ هم نوشته شده. 26/3/1385))
3- (عبور از آخرین خاکریز )دکتر احمد عبدالرحمن (پزشک اسیرعراقی) ، ترجمه: محمدحسین زوار کعبه
((آن را از نظر داستانی و نیز اشتمال بر مطالب مفید،بهتر از خاطره دیگر عراقی که او نیز پزشک بود یافتم.بجاست اگر به زبان های اروپایی همه یا بخشی از آن ترجمه و در پاورقی روزنامه هاشان منتشر شود))
4- (جنگ خیابانی )نویسنده: سید نظام مولاهویزه
((تلخ است خواندن و شنیدن وحس کردن نومیدی ملتی پس از امیدی نزدیک ... وآنگاه مصیبتی که در مظلومیت و مغلوبیت می کشند.رجب 1412))
5- (جدال در زیویه) نویسنگان:شهید شکوری،عباس پاسیار،ولی صابر،حمید حسنی
((چندساعتی از شب و روزهای ایام مبارک شهرالله به خواندن این خاطرات گذشت.از جاها و قضایای متفاوت و در زمان های متفاوت ،و همه بی خبر از یکدیگر گفته و نوشته اند،محصول همه این خاطرات یک چیز است همه از عظمت حادثه هشت ساله دفاع مقدس و تحول شگرفی که در دل و جان و فکر و عمل جوانان این کشور پدید آورده بود،خبر می دهند و ابعاد بی نهایت این معجزه الهی تاریخ را به تقریب نشان می دهند))
6- (تپه لاله های سرخ ) نویسندگان:حجت ایروانی،شهید سید محمدرضا فیض،غلامرضا نباتی
((از این کتاب آخرین نوشته یعنی تپه های لاله سرخ از همه شیرین تر و دقیق تر است.نوشته شهید هم که طلوع دوباره نام گرفته عطر شهادت و اخلاصش محسوس است و هر سه نوشته یادبودهای با ارزشی از جنگ و ایثار هشت ساله است.درنوشته حجت ایروانی کوشش پر مرارت و تحمل طلب نیروهای دیده بان بخوبی تشریح شده است))
7- (فرهنگ جبهه ) نویسنده:سید مهدی فهیمی
(( وقتی که جلد اول فرهنگ جبهه درآمد طبعا بطور عادی مثل بقیه منشوراتی که پیش من می آوردند نشستم آن را خواندم.این کتاب از بس مرا جذب کرد تا آخرش خواندم؛بعد دیدم این کافی نیست به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید گفتم این کتاب اصلا باید در فضای خانه ها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند-16/10/70))
8- (یاد یاران )نویسنده:حمید داوود آبادی
((در این نوشته صفا و صداقت موج می زند... روحیه بسیجی تقریبا با همه جوانیش در اینجا منعکس است ومی شود فهمید که چگونه جوان هایی در کوره گداخته جبهه به چه جواهرهای درخشنده ای تبدیل می شده اند... ذکر خصوصیات موقع ها و حادثه ها و آدم ها ،تصویر باورنکردنی جنگ هشت ساله را تا حدود زیادی در برابر چشم آیندگان می گذارد.این کتاب با روح طنز و مزاحی که هرجای آن گسترده است و بر آن شیرینی و جاذبه ویژه ای بخشیده،از بسیاری کتاب های جبهه جالب تر و گیراتر است))
9- (هنگ سوم) نویسنده:دکتر مجتبی الحسینی
((موضوع برای ما که این سوی خط نبرد را دیدیم قهرا جالب است اما نوشته از لحاظ بازسازی صحنه ها و ترمیم حالات و خصوصیات ضعیف است نویسنده البته یک نویسنده حرفه ای نبوده است،اما همین که فرصت کرد در گرفتاری جنگ یادداشت هایی بردارد سپس از حافظه کمک بگیرد و دیده های دوران اسارت را بر کاغذ بیاورد بسی موجب تقدیر است.ترجمه خوب است))
10- (جشن حنابندان ) نویسنده:محمدحسین قدمی
((این حنابندان آقای قدمی ...عجب کتاب خوبی است...این کتاب چقدر خوب نوشته شده است.روز و شبی چند در لحظه های پیش از خواب، در فضای عطرآگین و مصفا و در معراج شور و حالی که سطور وکلمات نورانی این کتاب به خواننده خود عطا می کند، سیر کردم و خدا را سپاس گفتم،هم بر آن قطره عشقی که در جان این نویسنده افکنده و چنین زلال اندیشه و ذوقی را بر قلم او جاری ساخته است و هم بر آن دست قدرتی که نقشی چنان بدیع و یکتا بر صفحه تاریخ معاصر پدید آورده و صحنه هایی که افسانه وار از ذهن و چشم این بشر روزگار بیگانه است....له الحمد حمدالحامدین ابدالابدین))
11- (خط فکه ) نویسنده:سید حسن شکری
((این سندی ارزشمند از اوضاع جبهه و خوی و خصلت بسیج است،این حرف ها برای مردم دنیای مادی و ظلمانی قابل فهم و درک نیست،اگرچه سراسر هشت سال دفاع مقدس از آن پراست.نگارش روان و روشن و موشکاف این نوشته بر ارزش سندی آن می افزاید و شهید عزیز نویسنده این خاطرات با این نوشته نیز بخشی از فضای مصفای روح بسیجی را مجسم می کند.رحمت خدا بر روان پاکش باد...این از جمله نوشته هایی است که حتما باید به زبان های دیگر ترجمه شود))
12- (منظومه انصار) نویسنده:فتح الله نادی
((خدایا!آن اعلامیه را در چه شور و حالی نوشتم تو چه اثری به آن بخشیدی((یا من یعطی الکثیر بالقلیل))
13- (گزارش یک بازجویی ) نویسنده:مرتضی بشیری
((ثر جالبی است ابتکاری و نمونه نیز هست توصیف آن از طبیعت حوادث جنگی وضعیت های طبیعی بس زیباست در آن مبالغاتی در بیان یکسونگری هایی در قضاوت و گاه برخی تنگ نظری ها و حتی سایه ای از خودستایی هست که می توان به جنبه های مثبت کتاب بخشیدشان...))
14- (زنده باد کمیل ) نویسنده:محسن مطلق
((از این نوشته عطر اخلاص به مشام می رسد و چه زیباست روایت صحنه هایی که از اخلاص و ایثار سرشار است.نویسنده فروتنانه خود را غالبا در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است.خوشا به حال این جوانان نورانی که در یکی از استثنایی ترین فرصت های الهی در تاریخ،بیشترین بهره را بردند و به مدد ایمان و اراده و فداکاری،به مدارج عالی رسیدند.این کتاب همچنین بخاطر زبان روایتش و طنزی که خیلی از جاها نمک نوشته کرده است،از بعضی دیگر خاطره های مکتوب خواندنی تر است.باید ترجمه شود.14/11/70))
15- (پیشانی شیشه ای ) نویسنده:محمد طیب
((کتاب حاضر مجموعه چهار داستان کوتاه در ارتباط با جنگ است که یکی از آنها خط خطاط نام دارد.در 19/11/69 مطالعه شد))
16- (فرمانده من ) نویسندگان:رحیم مخدومی،احمد کاوری و ...
((این کتاب در 13 رجب 1411 با چشمی لبریز از اشک شوق و حسرت زیارت شد.من کتاب هایی را که می خوانم معمولا پشتش یادداشت یا تقریظی می نویسم؛این کتاب((فرمانده من)) را که خواندم بی اختیار پشتش بخشی از زیارت نامه را نوشتم:السلام علیکم یا اولیاء الله و احبائه!واقعا دیدم که در مقابل این عظمت ها انسان احساس حقارت می کند.من وقتی این شکوه را در این کتاب دیدم در نفس خود حقیقتا احساس حقارت کردم))
17- (جنگ پابرهنه ) نویسنده:رحیم مخدومی
((سبکی جدید،موثر و جذاب در روایت خاطره است که جبهه و پشت جبهه را با هم دیده است.برجسته ترین مزیت این کتاب،نمایاندن جنگ فقر و غنا در دل جنگ هشت ساله است.شب جمعه 19/12/70))
18- (همپای صاعقه ) نویسندگان:گلعلی بابایی و حسین بهزاد
((این کتاب یک منبع بسیار ارزشمند است که از آن می توان ده ها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد.لحظات و حالات ثبت شده در سراسر این کتاب،همان ظرافت های حیرت انگیزی است که از مجموع آن،تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتح المبین و بیت المقدس پدیدآمده و برترین های هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعه نمایشگاه بی نظیر هنرهای انقلاب اسلامی،نشان می دهد.در روز و شب هایی از آبان و آذر 86 صفحه به صفحه و سطر به سطر نوشیده شد))
19- (نونی صفر) نویسنده:سیدحسن شکری
((این از جمله سندهای دقیق دوران دفاع مقدس است که باید از نویسنده آن بسیار متشکر بود.صفا و معنویت در این کتاب موج می زند.))
20- (مدال و مرخصی ) نویسنده:هدایت الله بهبودی
((این یکی از زیباترین و قوی ترین یادداشت های جنگ است.متن و ترجمه هردو قوی است.این سند،مکمل سندهایی است که از نوک قلم بسیجیان روشندل و با صفا و مظلوم و شجاع ما به یادگار مانده است.))
21- (یادداشت های خرمشهر) یادداشت ها و نامه های شهید بهروز مرادی به مقاومت
((خدا غریق رحمت کند این شهید عزیز را که در سال های منتهی به 64 یعنی در بهبوحه شور و هیجان دفاع مقدس و بسیج سراسری ملت در این راه دردمندانه،نقاط منفی را به نظر آورده و از آن نالیده و دم از غربت رهروان راه جهاد زده است.بعضی امروز گمان می کنند راه خدا غریب است یعنی حقیقت روشن اصلی را که همان حرکت عمومی در راه خیر و صلاح است در برابر واقعیت زشت کجروی های گاهگاهی و جا بجایی کمرنگ می بینند.اما این گمان همیشه بوده حتی در سال 64 و پیش از آن .... و البته چنین نگرشی در جمهوری اسلامی همیشه نادرست بوده و إن شاءالله همیشه نادرست خواهد بود))
«فرمانده من»، مخدومی، کاوری، امیریان، خاورینژاد، گلچین، جمشیدیان و پاسیار، 88 ص، رقعی.
«السلام علیکم یا اولیاءالله و احبائه، السلام علیکم یا اصفیاءالله و خیرته، السلام علیکم یا انصار دین الله و اعوان ولیه... ای آیتهای خدا، ای معجزههای ایمان، ای نشانههای تعالی جاودانة انسان... ای گلهای محمدی که فساد و آلودگی جهان امروز نتوانست از شکوفایی بازداردتان، برقی شدید و دنیای تاریک را روشن کردید، حجتی شدید بر آن کوتهنظران که بالندگی انسان الهی را در عصر تسلط مادیت ناممکن میدانستند. خاطره مسلمانان صدر اسلام را زنده کردید و صدق و اراده و فناء فیالله را حتی بیش از آنان به نمایش گذاشتید... آنان به نفس پیامبر(ص) و نزول پیاپی آیات قرآن دل را گرم و جان را تازه میکردند اما شما چه؟! حقا خلوص و تقوا را مجسم کردید و برای آن اما به حق که مظهر خلوص و تقوا بود، سربازانی شایسته شدید... «سلامالله علیه و عليکم و هنیئا لکم رحمة ربکم... کتبه بیمنه الوازره اسر المانیه و ذلیل نفسه، علی الحسیني غفرالله له و رحمه و حشره مع اولیائه و الحقه بهذه الزمره الطیبه. آمین.» این کتاب در 13 رجب 1411 با چشمی لبریز از اشک شوق و حسرت زیارت شد.»
«من کتابهایی را که میخوانم، معمولاً پشتش یادداشت یا تقریظی مینویسم؛ یعنی اگر چیزی به ذهنم آمده، پشت آن یادداشت میکنم. این کتاب «فرمانده من» را که خواندم، بیاختیار پشتش بخشی از زیارتنامه را نوشتم: «السلام علیکم یا اولیاءالله واحبائه»! واقعاً دیدم که در مقابل این عظمتها انسان احساس حقارت میکند. من وقتی این شکوه را در این کتاب دیدم، در نفس خودم حقیقتاً احساس حقارت کردم.»(25/4/70)
«چهقدر این کتاب «فرمانده من» عالی است و چقدر مرا متأثر و منقلب کرد.» (4/10/72)
«فرهنگ جبهه»، سید مهدی فهیمی، انتشارات سروش و فرهنگ گستر، 52 جلد، رقعی.
«وقتی که جلد اول فرهنگ جبهه درآمد، طبعاً به طور عادی، مثل بقیه منشوراتی که پیش من میآوردند، نشستم آن را خواندم. این کتاب از بس مرا جذب کرد، تا آخرش خواندم؛ بعد دیدم این کافی نیست؛ به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید؛ گفتم این کتاب اصلاً باید در فضای خانهها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند.» (16/10/70)
«پا به پای باران: دو گزارش از خرمشهر»، مرتضی سرهنگی، هدایتالله بهبودی، 52 صفحه، پالتویی.
«این هر دو نوشته، گویا، پرسوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نکند که درد دل غریبانة یک شهر، بلکه یک ملت را چنین پر مهر و دلسوز، روایت میکنند. تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوانها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، که این دلها و وجدانهای بیدار و حقجو و حقگو را نیز ستایش خواهد کرد که نگذاشتند قصة جهادی به آن عظمت در لابهلای یاوهگوییها و هرزدراییهای زمانه گم شود. درود بر بهبودیها و سرهنگیها ... سوم رمضان 1412 / 18 اسفند 70».
«همین آقای سرهنگی و آقای بهبودی کتابی نوشتهاند که من دو، سه خطی پشت جلد آن نوشتهام. من معمولاً بر هر کتابی تقریظی مینویسم. اینها از روی احساس من است؛ یعنی وقتی که این را مینوشتم، با احساس صادقی نوشتم. پایین صفحه نوشتم: درود بر سرهنگیها و بهبودیها! این اعتقاد من است. چرا من چنین چیزی را بنویسم؟ این چه علتی دارد؟ مگر من با آقای سرهنگی و آقای بهبودی خویشاوندی نزدیکی دارم؟ مگر با هم رفاقت قدیمی داریم؟ نه، من فقط دو، سه مرتبه آقایان را دیدهام. این کتاب، کتاب خوبی است؛ نوشتة مؤثر و کار بسیار مفیدی است.» (8/4/1371)
«یاد یاران»، حمید داوودآبادی، دفتر ادبيات و هنر مقاومت،1370.
«در این نوشته صفا و صداقت زیادی موج میزند. نویسنده غالباً نقش خود را کمرنگ کرده و یاد یاران شهیدش را برجسته ساخته است. روحیه بسیجی تقریباً با همه جوانبش در اینجا منعکس است. و میشود فهمید که چگونه جوانهایی در کورة گداخته جبهه به چه جواهرهای درخشندهای تبدیل میشدهاند. ذکر خصوصیات موقعها و حادثهها و آدمها، تصویر باورنکردنی جنگ هشت ساله را تا حدود زیادی در برابر چشم آیندگان میگذارد. سؤال من از مردم این است که آیا این از معراج برگشتگان چقدر میتوانند آن حال و احوال پس از سفر «منالحق الی الخلق» را حفظ کنند و حتی درست به یاد بیاورند؟ و برای این مقصود عالی از دست ما چه کاری ساخته است؟ و چه کردهایم؟ البته قصور یا تقصیر من و امثال من، نمیتواند تکلیف و شرایط آنها را که خدا حجت خود را برایشان تمام کرده، از دوششان بردارد.
این کتاب با روح طنز و مزاحی که هر جای آن گسترده است و بر آن شیرینی و جاذبه ویژهای بخشیده، از بسیاری کتابهای جبهه جالبتر و گیراتر است. آن را در شب و روزهای منتهی به بیستم ماه رمضان 1412 (5/1/71) خواندم.»
گفتني است كه كتاب «از معراج برگشتگان» شامل تمام خاطرات حميد داوودآبادي از سال 1344 تا پايان جنگ است كه به تازگي به تشويق رهبر معظم انقلاب، در طول 6 سال و در 935 صفحه به قلم حمید داوودآبادی نوشته شده و در قطع وزیری با قیمت 000/12 تومان، از سوی «مؤسسه فرهنگی عماد» منتشر شده است. چنانكه ملاحظه ميكنيد نام اين كتاب به «از معراج برگشتگان» از ميان تقريظ مقام معظم رهبري بر كتاب«یاد یاران» انتخاب شده است.
«مدال و مرخصی(11 یادداشت از یک اسیر عراقی)»، هدایتالله بهبودی، سوره مهر، 72 صفحه، رقعی.
«این یکی از زیباترین و قویترین یادداشتهای جنگ است. متن و ترجمه هر دو قوی است. این سند، مکمل سندهایی است که از نوک قلم بسیجیان روشندل و باصفا و مظلوم و شجاع به یادگار مانده است.» (19/9/70)
«زندهباد کمیل»، محسن مطلق، سوره مهر، 116صفحه، رقعی.
«از این نوشته عطر اخلاص به مشام میرسد. و چه زیباست که روایت صحنههایی که از اخلاص و ایثار سرشار است نیز از سر اخلاص باشد. نویسنده، فروتنانه خود را غالبا در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است. خوشا به حال این جوانان نورانی که در یکی از استثناییترین فرصتهای الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی رسیدند. این کتاب همچنین به خاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمکِ نوشته است، از بعضی دیگر از خاطرههای مکتوب، خواندنیتر است. باید ترجمه شود.»(14/11/70)
«خاکهای نرم کوشک»، سعید عاکف، نشر کاتبان، 261 صفحه، رقعی.
«الان چند سالى است که کتابهایى درباره سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مىنویسند و بنده هم مشترى این کتابهایم و مىخوانم. با اینکه بعضى از اینها را من خودم از نزدیک مىشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهاى صادقانه است - این هم حالا آدم مىتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز و کدام صادقانه است - بسیار تکان دهنده است؛ آدم مىبیند این شخصیتهاى برجسته، حتّى در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین برونسى، یک جوان مشهدى بنّا، که قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه مىکنم و واقعاً دوست مىدارم شماها بخوانید. من مىترسم این کتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهاى نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده.» (26/3/85)
گفتني است كه این کتاب به شرح زندگی و زمانة سردار رشید سپاه اسلام، استاد عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ 18جوادالائمه(ع) پرداخته است.
دشت شقایقها، محمد رضا بایرامی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
«ارتش با حجم عظیم و تلاش متنوعاش، سهم بزرگی در تشکیل دفاع مقدس هشت ساله داشته است. خاطرات دیگری که خواندهام همه تصویر وضع و حال سپاه و بسیج بوده است و اینکه نوشتهای در شرح حال واحدهای ارتش... سبک هنرمندانه و قلم زیبای این نویسنده، کمکی در خور تحسین کرده است به آب و رنگ بخشیدن به حوادث و وقایع خطوط ارتشی... البته فاصله میان این و آنچه از بسیج میدانیم و خواندهایم، بسی ژرف است. در اینجا وضع یگانهای ارتشی را میشود به خوبی دید. کتاب را یکنفسه در روز جمعه 7/1/71 خواندم.»
«جشن حنابندان»، محمد حسین قدمی، انتشارات سوره مهر، 400 صفحه، رقعی.
«این "حنابندان" آقای قدمی، عجب کتاب خوبی است. این کتاب چهقدر خوب نوشته شده است.»(22/4/71)