حضورِ دائم است که انسان را نیل به حقیقت میدهد، زیرا نوار کاست و فیلم و ویدئو گرچه میتوانند تا اندازهای در فرد و حالات معنوی او موثر باشند، اما نمیتوانند به معنای اتم، انسانسازی کنند؛ چون ضبط و تلویزیون جمادند و فاقد حیاتند و آن که فاقد حیات است، نمیتواند معطی حیات شود و لذا در حین گوش دادن نوار، پایش را هم دراز میکند و یا این که با دیگری حرف میزند و یا هر وقت خواست، نوار را خاموش میکند و....تمام اینها ناشی از عدم حضور است. وگرنه حضور، حدودی دارد که حاضر باید آنها را رعایت نماید و اتفاقاً تمام برکات نیز زیر سر همین حضور است.
حضرت استاد عظیم الشان ما نیز بارها در درسهایشان میفرمودند: "درس، بی حضور نمیشود!" و لذا ما نیز بارها به عرض رساندیم که: مبادا در ایام محرم و شبهای ماه مبارک رمضان، نشستن پای تلویزیون و دیدن برنامههای آن را، جایگزین شرکت در مجالس درس و بحث و سخنرانیها و مدیحه سراییها نمایید و به همانها اکتفا کنید! زیرا تاثیر حضور در این گونه مجالس، ولو این که سخنران آن به خوبی سخنرانهای ضبط و تلویزیون نباشد، به مراتب بیش از تاثیر نشستن پای رادیو و تلویزیون است، زیرا هر چه باشد، آن زنده است و این مرده و اگر قرار به حیات دادن و احیا کردن است، پس زنده میتواند زنده کند؛ نه مرده، که اگر او میتوانست، خودش را زنده میکرد!